سفارش تبلیغ
صبا ویژن



چنانچه در اتاق بسته ای باشیم و بدانیم که قدرت بزرگی پشت در ایستاده وسخنان ما علیه یا له خود را می شنود وضبط می نماید و به موقع علیه ما به اجرا می گذارد،چقدر حال ما فرق می کند و مواظب سخنان خود می شویم؟ با این که آنها نمی بینیم ولی علم داریم و می دانیم که پشت در هستند،پس چرا حال ما نسبت به امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)چنین نیست در انجام آنچه بر له یا علیه اوست؟ وبا اهل سنت که چنین اعتقادی را ندارند،فرق نداریم؟


+ نوشته شده در  چهارشنبه 89/10/8;ساعت  9:35 عصر;  توسط چشم امید; 

امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)را ناظر اعمال خود بدانیم(آیت الله بهجت رحمة الله علیه)

چنانچه در اتاقی در بسته نشسته باشیم و بدانیم که قدرت بزرگی پشت در ایستاده وسخنان ما علیه یا له خود را میشنود و ضبط می نماید وبه موقع علیه ما به اجرا می گذارد،چقدر حال ما فرق میکند و مواظب سخنان خود می شویم؟ با این که آنها را نمی بینیم ولی علم داریم و میدانیم که پشت در هستند،پس چرا حال ما نسبت به امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)چنین نیست در انجام آنچه بر له یا علیه اوست؟ و با اهل سنت که چنین اعتقادی را ندارند،فرق نداریم؟


+ نوشته شده در  چهارشنبه 89/10/8;ساعت  9:23 عصر;  توسط چشم امید; 

از جمله مسائلى که ثابت مى کند موضوع مهدویت و ظهور یک مصلح غیبى از مسائل مسلمى بوده که مسلمانان بدان اعتراف داشته اند، ادعاى عده اى است که در طول تاریخ خود را به عنوان مهدى موعود معرَفى کرده اند .

اسامى برخى مدعَیان مهدویت در طول تاریخ از این قرار است: ابو اسحاق ابو عبیده ثقفى، کیخسرو، ابوالحسن زید بن على، ابوالعباس سفاح، ابو مسلم امین آل محمد، معروف به ابو مسلم خراسانى، ابن مقفع، ابو محمد عبدالله مهدى، حاکم بامر الله، ابو عبدالله مغربى، مهدى سودانى، عباس الرَیفى، اَلرجل الجَبَلى، توزرى، الرجل الطرابلسى، السیَد محمد الجونپورى الهندى، سید محمد مشهدى، موسى کردى، ابوالکرم دارانى، شیخ علایى، عبدالله عجفى، بنگالى، محمد بن احمد سودانى، شیخ سعید یمانى، السید محمد بن على بن احمد الادریسى، الشیخ شمس الدین محمد الفریانى بن احمد المغربى، الشیخ المغربى، الرجل المصرى، محمد بن عبدالله، محمد قرمانى، غلام احمد قادیانى، میرزا طاهر مشهور به حکاک، شیخ مهدى قزوینى، سید محمدگجراتى هندى، سید محمد همدانى، سید ولى الله اصفهانى، میرزا حسن همدانى، غلامرضا شاه معروف به مرکب ساز، سید على شاه هندى، هاشم شاه نوربخش، شیخ عبدالقدیر بخارایى، میرزا بلخى، ملا عرشى کاشانى، سید على موسوى، میرزا مشتاق على شیرازى، بایزید ترکمانى، سید على محمد باب، میرزا یحیى ازل، حسین على عبد البهاء و یوسف خواجه کاشغرى. (1)

کسانى که در تاریخ به مدعیان مهدویت شهرت یافته اند به اعتبارى بر سه گروه قابل تقسیم اند:

1. کسانى که دیگران روى انگیزه هاى خاصى،آنان را مهدى موعود خواندند . مانند: محمد حنفیه، زید، محمد بن عبداله محض

2. کسانى که به انگیزه جاه طلبى و قدرت خواهى، چنین ادعاى دروغین نمودند مانند: مهدى عباسى

3. کسانى لَه طبق نقشه استعمار و به اشاره بیداد گران، به چنین دجال گرى و فریب، دست یازیدند و خود را مهدى موعود معرفى کردند مانند: على محمد باب (2)

مدعیان نیابت

در عصر غیبت صغرى افرادى پیدا شدند که به دروغ، مدعى سفارت و نیابت خاص امام بودند و در اموال متعلق به امام تصرفات بى مورد نموده و در مسائل فقهى و اعتقادى، سخنان گمراه کننده بر زبان مى راندند. از این رو نواب خاص با رهنمود امام به مقابله با آنان بر مى خواستند وگاه در طرد و لعن آنان از ناحیه حضرت، توقیع صادر مى شد. شروع تفکر ادعاى

دروغین نیابت، به دوران نایب دوم- محمد بن عثمان- برمى گردد. کسانى که در این دوران به دروغ ادعاى نیابت امام را داشتند، عبارتند از: ابو محمد حسن شَریعى، محمد بن نصَیر نمَیرى، احمد بن هلال عبرتایى، ابو طاهر محمد بن على بن بلال، ابوبکر محمد بن احمد بن عثمان معروف به ابوبکر بغدادى، اسحاق احمر، باقطانى، حسین بن منصور حلاج. البته شلمغانى در زمان نایب سوم و ابودلف کاتب، پس از وفات نایب چهارم نیز ادعاى نیابت نموده اند. (3) از دیگرکسانى که ادعاى نیابت خاصه کرده اند: محمد بن سعد، شاعرکوفى متوفى مال 540، احمد بن حسین رازى متوفى سال 670 ، حسین بن على اصفهانى متوفى سال 853 , على بن محمد سجستانى متوفى سال 860، سید محمد هندى متوفى سال 987، شیخ محمد مشهدى متوفى سال 1090، سید على مشهدى، شیخ محمد فاسى مغربى متوفى سال 1095و میرزا محمد هروى. (4)

با تعمق در روایات و حوادث دوران، علت انحراف مدعیان نیابت را مى توان چنین برشمرد:

1. حرص و آز در تامین منافع نامشروع شخصى، 2. طمع به اموال و امکاناتى که انبوه دوستداران امام عصر به آن ها داده بودند تا به وسیله آنان به آن حضرت برسد، 3. جاه طلبى و دوستى ریاست و عشق به شهرت و قدرت، تا از وراى آن ها به جامعه، فرماندهى و ریاست کنند. 4. و بالاخره پیروى از هواى نفس که انسان را از حق و فضیلت باز مى دارد . سرانجام کارشان به جایى رسید که نفرین و لعنت حضرت مهدى شامل آنان گردید و نگون بخت شدند.


+ نوشته شده در  دوشنبه 89/10/6;ساعت  5:23 عصر;  توسط چشم امید; 

آخرالزمان اصطلاحى است در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا، به معناى آَخرین دوران حیات بشر

و قبل از برپایى قیامت.

در فرهنگ اسلامى، آخر الزمان، هم دوران نبوت پیامبر اکرم (ص)، تا وقوع قیامت را شامل مى شود و هم دوران غیبت وظهور مهدى موعود(ع) را در دوران معاصر، عده اى از مفسران ومتفکران مسلمان از قبیل : مرحوم علامه طباطبایى، استاد شهید مرتضى مطهرى، سید قطب، محمد رشید رضا، شهید سید محمدباقر صدر و... با اتکا به آیاتى از قرآن کریم اعراف: 138، انبیاء: 105، صافات: 171 و 172 استخلاف انسان در زمین، فرمانروا شدن نیکوکاران زمین وراثت صالحان وپیروزى حق بر باطل را به رقم جولان دائمى باطل، به عنوان سرنوشت آینده بشر مطرح کرده اند و آیات وروایات مربوط به تحولات آخر الزمان را بیانگر نوعى فلسفه تاریخ مى دانند و به اعتقاد ایشان، عصر آخر الزمان عبارت است از دوران شکوفایى تکامل اجتماعى و طبیعى نوع انسان.

چنین آینده اى امرى است محتوم که مسلمانان باید انتظار آن را داشته باشند و نباید منفعل و دلسرد به حوادث واقعه بنگرند، بلکه با حالتى پر نشاط و خواهان صلاح جامعه انسانى و آگاه از تحقق اهداف تاریخى انتظار، باید سرشار از امید، آمادگى وکوشش درخور این انتظار مقدس باشند.

در چارچوب این برداشت، آخر الزمان قطعه معینى از تاریخ نوع انسان است که او باید در آن، حرکت تکاملى تدریجى خود را تا تحقق وعده الهی ادامه دهد. در حالى که درکتب علماء متقدم همچون "کمال الدین " رحمه الله الغیبه شیخ طوسی رحمه الله چنین تفسیرى از تاریخ نبوده وتحولات آخر الزمان امرى است غیر عادى که در آخرین بخش از زندگى نوع انسان واقع می گردد وبه تحولات قبلى جامعه انسانى مربوط نمى شود.

شناخت آخر الزمان یا فرجام شناسى (Eschetologie) در ادیان یهود، مسیحیت وزرتشتى نیز حائز اهمیت است. نگاهى به دردها وآلام بشر اندیشمند امروز وقربت او در زوال فطرت پاک آَدمى، چنین مى نمایاند که در میان همه خواسته هاى ضد ونقیضش، امروز یکى هست که همه در آن مشترکند همه اقوام و ملل یکصدا خواهان آزادى اند.(1)

دراحادیث بسیارى آمده است که حضرت مهدى (ع) در آخرالزمان ظاهر مى شود. پیامبراکرم (ص) بر فراز منبر فرمود: مهدى از عترت و اهل بیت من است. او درآخرالزمان ظهور می کند. (2)

ونیز فرمود: مژده باد شما را به ظهور مهدى که او در آخرالزمان به هنگام سختى روزگار وفتنه و اختلاف وعدم امنیت مى آید وخداوند به وسیله او زمین را پر از قسط و عدل مى نماید.(3)

امام باقر(ع) نیز مى فرماید: دولت ما آخرین دولت هاست.... (4)


پیامبر(ص) دست ها را بهسوی آسمان برافراشت وگفت: خداوندا برادرانم را به من بنمایان. یکى از اصحاب گفت: مگر ما برادران شما نیستیم؟ فرمود: نه، شما یاران من هستید. برادران من کسانى هستند که در آخرالزمان مى آیند و به من ندیده ایمان مى آورند. خداوند آن ها را پیش از آن که از صلب پدران به رحم مادران درآیند، با نام خود و پدرانشان به من معرفى نموده است که استقامت هر یک از اَن ها در دین خود، ازکندن خارهاى گون در شب تاریک، و به دست گرفتن آتش گداخته سخت تر است. آن ها مشعل هاى هدایت هستند که خداوند آن ها را از فتنه های تیره و تار نجات می بخشد.(5)

درباره فتن وحوادث آخرالزمان، احادیث بى شمارى از حضرت ختمى مرتبت و حضرات ائمه (ع) درکتب حدیث به ثبت رسیده است.

مجموعه هایى از آن احادیث، به صورت کتب مستقلى به نام ملاحم, الغیبة ودیگر نام ها نگاشته شده است.

روایات معصومین (ع) نشان مى دهد:

1. با سپرى شدن این دوران، بساط زندگى دنیوى برچیده و مرحله اى جدید در نظام اَفرینش آغاز مى شود.

2. آخرالزمان خود به دو مرحله کاملاً متفاوت تقسیم مى شود: دوران نخست که در آن انسان به مراحل پایانى انحطاط اخلاقی مى رسد .

دوران بعد، عصر تحقق وعده هاى الهى به پیامبران و اولیاى خدا است و با قیام مصلح جهانى آغاز مى شود. کلیات عقاید مربوط به آخرالزمان تقریباً از سوى همه فرقه هاى بزرگ اسلامى پذیرفته شده است، ولى در خصوص وابستگى این تحولات به ظهور مهدى (ع) و نیز هویت او اختلاف نظر وجود دارد.

 

 

1. نشریه موعود شماره 11 و 10ص 54.


+ نوشته شده در  یکشنبه 89/10/5;ساعت  10:51 عصر;  توسط چشم امید; 

انقلاب حضرت مهدى (ع) هم چون دیگر انقلاب ها،بدون مقدمه وزمینه سازى به وجود نمى آید، بلکه در آستانه ظهور، حرکت هایى پا مى گیرد وزمینه را براى ظهور آن حضرت فراهم مى آورد. بخش عمده اى از روایاتى که درباره رویدادهاى پیش از ظهور ویاران حضرت مهدى (ع)آمده است، درباره ایران و ایرانیان است که با تعبیرات گوناگونى مانند: اهل فارس، عجم، اهل خراسان، اهل قم، اهل طالقان، اهل رى و... بیان شده است. با بررسى مجموع این روایات به این نتیجه مى رسیم که درکشور ایران، پیش از ظهور، نظامى الهى و مدافع ائمه معصومین (ع)و برپا مى گرددکه مورد نظر امام زمان (ع) است و نیز مردم ایران، نقش عمده اى در قیام آن حضرت دارند (1) رسول خدا(ص) مى فرماید: مردمى از مشرق زمین قیام مى کنند و زمینه را براى قیام حضرت مهدى (ع) فراهم مى سازند. (2) نیز مى فرماید: پرچم هاى سیاهى از سمت مشرق خواهد آمدکه دل هاى آنان همانند پاره هاى آهن است پس هرکس از حرکت آنان آگاهى یافت، به سوى آنان برود وبا آنان بیعت کند هر چند لازم باشدکه بر روى یخ حرکت کند (3)امام باقر(ع) مى فرماید:گویا قومى را مى بینم که در مشرق قیام کرده اند و حق را مى طلبند، ولى حق را به آنان نمى دهند .بار دیگر طلب مى کنند ولى باز به آنان واگذار نمى کنند.در این حالت، شمشیرها را از نیام کشیده، بر شانه مى گذارندکه در این هنگام، دشمن خواسته آنان را مى پذیرد، ولى آنان نمى پذیرند وقیام مى کنند وحق را واگذار نمى کنند، مگر به صاحب امر. کشتگان آنان شهیدند واگر من آنان را درک مى کردم، خودم را براى صاحب این امر آماده مى کردم.(4)

در این روایات، به روشنى از برپایى قیام ها و انقلاب هابى در آستانه ظهور حضرت مهدى (ع) خبر داده شده است. همه روایات بر این نکته اتفاق دارند که پیش از ظهور مهدى (ع) حکومتى به رهبرى یکى از صالحان، که گمان مى رود از فرزندان پیامبر(ص) هم باشد، در ناحیه مشرق تشکیل مى گردد و زمینه ظهور را مهیا مى سازد و این حکومت، تا ظاهر شدن حضرت مهدى (ع) وتسلیم آن به حضرت ایشان ادامه مى یابد.بر همین اساس، برخى تشکیل دولت شیعى مذهب صفویه راکه پس از قرن ها استیلاى حاکمان مستبد و متعصب عامى مذهب، روى کار آمد، همان دولتى دانسته اندکه در روایات، از جمله زمینه سازان حکومت مهدى (ع) به شمارآمده است .(5)

در زمان ما نیز، برخى با استناد به ویژگى هایى که در روایات آمده، انقلاب اسلامى ایران را که در سال 1357 هـ. ش به رهبرى امام خمینى (ره) به پیروزى رسید، همان دولتى دانسته اند که زمینه را براى ظهور وقیام مهدى (ع) آماده مى کند. در هر صورت، گر چه قرائن فراوانى این احتمال را قوت مى بخشد، ولى دلیل قطعى که ثابت کند منظور از حکومت زمینه ساز، انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى (ره) است، در دست نیست. (6)

 

 

 

ا. چشم اندازى به حکومت مهدى (ع) نجم الدین طبسى، ص 58.

 


+ نوشته شده در  پنج شنبه 89/10/2;ساعت  4:37 عصر;  توسط چشم امید;