انتظار ، در درجه نخست ویژه حیات وزندگی است . ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است به گون ای که بدون انتظار ، زندگی مفهومی ندارد و شور ونشاط لازم برای تداوم ان در کار نیست . حیات حاضر وکنونی ظرف پویایی تلاش وحرکت به سوی فردا وفرداهاست ، واین چنین پویایی وحرکتی بدون عنصر « انتظار» ممکن نیست ، زیرا احتمال معقول بقا وپایداری و امید به تداوم حیات است که به زندگی کنونی معنا ومفهوم می بخشد ، وپویایی ونیروی لازم برای ادامه آن را تأمین می کند . از این رو است که ماهیت زندگی با انتظار پیوستگی ناگسستنی دارد .
هر انسان زنده ای که در انتظار های خویش ، به تداوم حیات می اندیشد و بقای خویش را انتظار دارد ، تمام حرکت وسکون خود را در راستای این انتظار و در جهت متناست با تداوم حیات قرار می دهد .
و لذا در روایات اسلامی می بینیم که انتظار فرج از افضل اعمال امت پیامبر شمرده شده است . یعنی ویژگی انتظار در عمل در راه رسیدن به حیات است . شاید یکی از علل این گونه آموزش ها این بوده است که پیروان امام مهدی علیه السلام بکوشند تا خود را به امامشان نزدیک کنند ومانند او بیندیشند وامت با امام در انتظار به سر برند ، زیرا امام نیر در انتظار ظهور خود به سر می برد .
درحالت انتظار ، بهترین شیوه پیوند وهمسویی وهمدلی با امام نهفته است . وغفلت از انتظار ومعنای صحیح آن، باعث بی خبری و بی احساسی نسبت به سوزها و شورهای امام موعود است.شاید در دوران غیبت انتظار راستین برای فرج ، یعنی حضور امام در جامعه انسانی ، نخستین راه بیعت وهم پیمانی با امام موعود باشد ، زیرا انتظار حضور درمتن جریان ها و حوادث پیش از ظهور است ومایه یاذآوری هدف ها و آرمان های امام موعود وزمینه آگاهی وهوشیاری همیشگی است . ودرحال انتظار نبودن به معنای غفلت وبی خبری وبی احساسی و بی تفاوتی نسبت به حوادث پیش از ظهور واصل ظهور است .
جامعه منتظر ، هر حادثه ای هر چند عظیم و ویرانگر ، و هر عاملی هر چندباز دارنده و یأس آفرین ، او را از تحقق هدف های مورد انتظار مأیوس نمی کند ودر راه آن هدف ها از پویایی و تلاش باز نمی ایستد ، و همواره به امام خود اقتدا می کند .
امامی که در برابرمشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرن ها وعنصرها استوار ونستوه ایستاده است و ذره ای در اصالت راه و کار خود تردید نکرده است.
حضرت مهدی علیه السلام فرمود : « ... لأن الله معنا ولا فاقٍٍه بنا إلی غیره ، والحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنا »، «... چون خدا با ماست ، نیازی به دیگری نیست ،حقانیت با ما می باشد. و کناره گیری عده ای ازما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد . »
آری ! امام مهدی علی السلام در چنین انتظاری به سر می برد و با چنین ایمانی در این شب یلدای زندگی ، استوار وتزلزل ناپذیر ایستاده است و جامعه «منتظر» و امت چشم به راه نیز باید این ویژگیها را در امام موعود و «منتظر» خویش ، نیک بشناسد، وتا حد امکان مانند خود او در انتظار باشد
از پیامبرگرامى اسلام (ص) دو روایت معروف نقل شده است که با مقایسه آن مى توان به دشوارى انتظار پی برد.
افضل لاعمال احمزها (1 ) و افضل اعمال امتی انتظار الفرج (2) علل دشوارى وظیفه منتظران را مى توان در چهار محور خلاصه کرد:
1- آراستگى به عدالت وتقوا
2- آراستگى به بردبارى و پایدا رى
3- بهره مندى از دین شناسى بنیادین
4- لزرم اصلاح طلبى و ظلم ستیزى.
رسیدن به این مراحل کارى است بس دشوار اما شدنى و هرکس دشوارى انتظار را هموار کرد در زمره منتظران حقیقى مولا قرار مى گیرد که امام صادق (ع) فرمود: هرکس مى خواهد در شمار منتظران حقیقى باشد باید پارسایى پیشه کند و متخفق به مکارم اخلاق گردد(ع)(3)
1- مجمع البحرین ص 297 به نقل از در النتظار ققنوس ص 278.
2- بحار الانوار ج 52ص 14.
3- همان.
باید بدانند که جز برخى رفتارهاى ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و ما آن عملکرد را زیبنده شیعیان نمى دانیم، عامل دیگرى ما را از آنان دور نمى دارد.
حقیقت این است که انبوهى از روایات به صراحت، بیان گر این است که تمام اعمال ما، در عصر هر امام و پیشوایى از پیشوایان معصوم در هفته دوبار، در روزهاى دوشنبه و پنج شنبه به امام راستین جامعه ارائه مى شود از این رو طبیعى است که امام نمى پسندد که شیعه او به راه انحراف و اشتباه وگناه آلوده شود و همین آلودگى به گناه است که توفیق تشرف را از آنان سلب و آنان را از افتخار دیدار محروم مى سازد.
در همان نامه حضرت به شیخ مفید آمده است که اگر پیروان و شیعیان ما- که خدا آنان را در فرمانبردارى خویش توفیق ارزانى شان دارد- به راستى در راه وفاى به عهد و پیمانى که بر دوش دارند، همدل و یک صدا بودند، هرگز سعادت دیدار ما از آنان به تأخیر نمى افتاد.
به راستى او غیبت نکرده است، ما ففلت کرد ه ایم. هر چه هست از ماست و باید علَت غیبت را در خویش و رفتارمان جست و جوکنیم
منبع. بحارالانوارج 53 ص 176
امام صادق(ع) فرمود : موضوع غیبت سرَى است از اسرار خداوند و غیبى است از غیوب الهى، چون خدا را حکیم مى دانیم باید اعتراف کنم که کارهایش از روى حکمت صادر مى شود گرچه تفصیلش براى ما مجهول باشد . (1)
از این حدیث به خوبى آشکار مى شود که علت و فلسفه اصلى غیبت، جزء اسرار الهى است و جز ائمه اطهار(ع) کسى نمى داند آن ها هم مأذون به بازگوکردن آن نبودند. ولى در پاره اى روایات (2) بعضى از حکمت هاى آن بیان شده که به آن ها اشاره مى کنیم: آزمایش وامتحان : امام موسى بن جعفر(ع) مى فرماید: براى صاحب الامر ناچار غیبتى خواهد بود، به طورى که گروهى از مؤمنین از عقیده برمى گردند. خدا به وسیله غیبت، بندگانش را امتحان مى کند. (3) 2. بیعت نکردن با ستمکاران : على بن موسى الرضا(ع) فرمود: گویا شیعیانم را مى بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم (4) امام عسکرى (ع) در جست و جوى امام خود همه جا را مى گردند، اما او را نمى یابند. عرض کردم براى چه؟ فرمود: براى این که امامشان غایب مى شود. عرض کردم چرا غایب مى شود فرمود: براى این که وقتى با شمشیر قیام کرد، بیعت احدى درگردنش نباشد. (5) 3. نجات از قتل :زراره از امام باقر(ع) نقل مى کندکه آن حضرت فرمود: قائم باید غایب شود، عرض کردم چرا؟ فرمود: ازکشته شدن مى ترسد ... (6) 4. آمادگی پذیرش : کیما براى تحقق یک انقلاب همه جانبه در سطح جهان، علاوه بر وجود رهبرى شایسته، آمادگى عمومى نیز لازم است.
1. بحارالانوارج 52ص91
2. بحارالانوارج 52 باب علة الغیبة
3. بحارالانوار ج 52 ص 3 1 1 .
4. بحارالانوارج51 ص 52 1.
5. همان
.6. مهدى انفلایى بزرگ آیت الله مکارم شیرازى، ص240
انتظار حالتى است نفسانى که آمادگى براى آنچه انتظارش را مىکشیم، از آن بر مىآید و ضدّ آن یأس و ناامیدى است، پس هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، آمادگى و مهیّا شدن قوىتر خواهد بود، نمىبینى اگر مسافرى داشته باشى که در انتظار مقدمش به سر مىبرى، هرچه هنگام آمدنش نزدیکتر شود، مهیّا شدنت فزونى مىیابد، بلکه احیاناً خوابت به بیدارى مبدّل مىگردد، چون انتظارت شدید است.
و همانطور که مراتب انتظار از این جهت متفاوت است از جهت محبّت نسبت به کسى که در انتظارش هستى، نیز مراتب متفاوتى دارد، پس هر چه محبّت شدیدتر و دوستى بیشتر باشد، مهیّا شدن براى محبوب زیادتر مىشود و فراقش دردناکتر مىگردد، به گونهاى که منتظِر، از تمام امورى که مربوط به حفظ خودش هست، غافل مىماند و دردهاى بزرگ و محنتهاى شدید را احساس نمىکند
. بنابراین مؤمنى که منتظر آمدن مولایش مىباشد، هر قدر که انتظارش شدیدتر است، تلاشش در آمادگى براى آن به وسیله پرهیز از گناه و کوشش در راه تهذیب نفس و پاکیزه کردن درون از صفات نکوهیده و به دست آوردن خوىهاى پسندیده بیشتر مىگردد، تا به فیض دیدار مولاى خویش و مشاهده جمال انورش در زمان غیبتش رستگار شود، همچنانکه براى عده بسیارى از نیکان اتفاق افتاده است.
و لذا امامان معصومعلیهم السلام درروایات به پاکیزگى صفات و مقیّد بودن به انجام طاعات امر فرمودهاند. بلکه روایت پیشین ابوبصیر اشارت یا دلالت دارد بر اینکه رستگارى به مقام انتظار و نایل شدن به پاداش منتظران، به پرهیز و پروا از گناه و آراستگى به خوىهاى پسندیده بستگى دارد.
چنانکه حضرت صادقعلیه السلام فرمود: هر آن کس که خواسته باشد از یاران قائمعلیه السلام شود، باید که منتظر باشد و باید در حال انتظار به پرهیزکارى و خوىهاى پسندیده عمل نماید، که هرگاه بمیرد و قائم به پس از مردنش بپاخیزد، پاداش او همچون کسى خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد... .
و بىتردید هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، صاحب آن، مقام و ثواب بیشترى نزد خداى - عزّوجلّ - خواهد داشت. خداى تعالى ما را از مخلصان منتظرین مولایمان صاحب الزمان - عجّل اللَّه فرجه الشریف - قرار دهد